English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2175 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
numeric word U کلمه عددی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
num lock key U کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
tested U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
minuend U عددی که از آن عددی کم میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
numerical U عددی
scalar U عددی
numerals U عددی
numeral U عددی
numeric U عددی
scalar quantity U کمیت عددی
numerical ability U توانایی عددی
numerical analysis U انالیز عددی
numerical control U کنترل عددی
numerical value U ارزش عددی
scalar product U حاصلضرب عددی
scalar value U مقدار عددی
numerical scale U مقیاس عددی
numeric subset U زیرمجموعه عددی
arithmetic progression U تصاعد عددی
cardinal utility U مطلوبیت عددی
numeralization U عددی نمودن
numeral system U سیستم عددی
number system U سیستم عددی
number representation U نمایش عددی
number index U شاخص عددی
number base U مبنای عددی
digital computer U کامپیوتر عددی
n/c U کنترل عددی
memory for digits U حافظه عددی
alphanumeric U الفبا عددی
numeric alphabetic U عددی و الفبایی
numeric character U دخشه عددی
numeric representation U نمایش عددی
numeric punch U منگنه عددی
numeric pad U لائی عددی
numeric format U فرمت عددی
numeric format U قالب عددی
numeric data U دادههای عددی
numeric data U داده عددی
numeric constant U ثابت عددی
numeric code U رمز عددی
numeric character set U دخشگان عددی
numeric character U کاراکتر عددی
alphameric U الفبا عددی
alphameric U الفبا- عددی
numeric U صفحه کلید عددی
alphanumeric character U دخشههای الفبا عددی
digraphic substitution U رمز نویسی عددی
multiplier U عددی که ضرب میکند
roots U از عددی ریشه گرفتن
root U از عددی ریشه گرفتن
numeric coding U برنامه نویسی عددی
numeric coprocessor U کمک پردازنده عددی
numeric keyboard U صفحه کلید عددی
numeric keypat U قسمت کلید عددی
dac U مبدل عددی به قیاسی
fixed numeric format U قالب عددی ثابت
pseudoscalar quantity U کمیت شبه عددی
automatic digital network U شبکه عددی کامپیوتری
numerical analysis U تجزیه و تحلیل عددی
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
number average molecular weight U میانگین عددی وزن مولکولی
digraphic substitution U استفاده ازرمز عددی در پیامها
computer numerical control U کنترل عددی توسط کامپیوتر
subtrahend U عددی که از عدددیگر کسر میشود
number average degree of polymerization U میانگین عددی درجه بسپارش
alphanumeric sort U مرتب نمودن الفبا عددی
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
index number U عددی که دلالت برحجم کند
octal number system U سیستم عددی هشت هشتی
numeric coprossor socket [پریز کمک پردازنده عددی]
algorithms U محاسبه عددی حساب رقومی
multiplicand U عددی که در دیگری ضرب شود
algorithm U محاسبه عددی حساب رقومی
hexadecimal number system U سیستم عددی شانزده شانزدهی
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
quantization U تبدیل سیگنال آنالوگ به صورت عددی
default numetic font U فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
amplitude U تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی
supernumerary U بیش از اندازه عادی فوق عددی
denary notation U سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
negative U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
types U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
calculators U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
dash number U عددی که با یک خط فاصله ازشماره اصلی جدا شده
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
typed U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type U متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
maximum U بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
prime U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
text U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
texts U حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
intelligence quotient U عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
dibit U عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
subtrahend U در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود
mods U باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر
primes U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
negatives U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
mod U باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر
primed U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
rational number U عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
alphamosaic U برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
notation U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
type U متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
typed U متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
notations U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
binary سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد
types U متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
ten's complement U عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
augend U عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید
alphanumeric U ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
ascii U کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد
American Standard Code for Information Interchange U کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
numerical indicator tube U هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
cetane rating U اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
f U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
e U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
alphanumeric U عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
foxing U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
quantizer U وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
waveform U تبدیل وذخیره سازی یک حالت موج به صورت عددی با استفاده از مبدل آنالوگ / دیجیتال
foxes U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
digitize U سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند
quantization U خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
number cruncher U یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
f key U برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
control total U جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
random number U روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
word U کلمه
parol U کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
word for word U کلمه به کلمه
road sense U کلمه
verb U کلمه
MOT U کلمه
MOTs U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
Recent search history Forum search
1frangible
1postside
1tink and grow rich
2مهرآسا
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1Evolution
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1I am good with figures,how about you?
1primatology
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com